پر داشتم برادر داشتم امیر لشکر داشتم تا وقتی که دستتو از رو زمین برداشتم سر داشتی دو تا پر داشتی هیبئت…
سر به هوا بودم غریب بودم آشنام کردی دعام کردی رو به رام کردی صدام کردی سر به رام کردی سر به…
با یه تیر نگاه به منه رو سیاه سرم افتاد به پات که شدم سر به راه نگو پیشم نمون اینو از…
ای پیر قبیله ی نور ای شیر عشیره ی عشق ای حُر تبار حیدر ای دُر ذخیره ی عشق ای حجت کرب…
خواهر از مقتل میاد خمیده بی رمق بی حال رنگ پریده روی نی دیده سر بریده چه خبر عمه خودم دیدم غریب…
امشب بی تاب و تنهام دلتنگ روی بابام راهی کرب و بلام یادگار عاشورام وای خورشید روی دریاست چشم حضرت سجاد دریایی…
خیمه ها پاره پاره دلم آروم نداره شام تارِ عمه زینب دیگه سحری نداره خیمه گاهی که بی حریمه آه دور عمه…
سلام ای صورت زیبای روی خاک افتاده سلام ای دست داده چشم داده زندگی داده بگو از لحظه ی با خیل دشمن…