خماره خماره خمارم نگو با دلت کار ندارم اگه بی تو باشم خزونم اگه با تو باشم بهارم اگه تو نبودی ملک…
بارونی از ستاره ها از آسمون میباره هرکی دلش حیدریه یه شاخه گل بیاره ملیکه ی ارض و سما یا زهرا حبیبه…
تنها افتخار من اینه مست باده ی ابالفضلم یا ام البنین مدد مادر من دلداده ی ابالفضلم جان اون لحظه که گردوندی…
مثه پاییز زرد اومدم پره غصه و درد اومدم سائل پسر تو ام و درِ خونه ی مرد اومدم مرد مرداست پسرت…
شنیدم دستت افتاده فدا سر حسین شنیدم تشنه جون دادی فدا سر حسین شنیدم روی نی رفتی فدا سر حسین شنیدم با…
یه روزی چهار تا پسر داشتم یه روزی سایه ی سر داشتم یه روزی ستاره ی سحر داشتم یه روزی یه قرص…
دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم من خانه دار خانه ای افسرده هستم آرامش یک باغ طوفان…
صبح و ظهر و شام اگر که دیده ی عاشق تر است فاش میخواهد بگوید از همه عاشق تر است وصل یعنی…