محمود کریمی

آب آور را زدند ناله ای پیچید در خیمه که لشکر را زدند در میان نخل ها دست ها تا شد قلم…

محمود کریمی

بیشه از سیطره ی شیر بهم ریخته بود لشکر از غیرت شمشیر بهم ریخته بود چشم های غضب آلود نفس میگیرد دشت…

محمود کریمی

راز عطش سفره ی افطار ابالفضل لب تشنه شدم باز زدم جار ابالفضل معنا ندهد عشق زمانی که نباشد دلدار حسین ابن…

محمود کریمی

عالم به علی نازد و مولا به ابالفضل عباس بنازد به وفای علی اکبر ای یل خیمه ی ارباب دو عالم علی…

محمود کریمی

یا نجل خامس آل الله سرتا پا پیغمبر صل الله تا محشر اولیا حیرون از عهد تو با اباعبدالله ای آیینه ی…

محمود کریمی

با چشم گریان می رود جَناتِ تَجری تَحتِهَا الاَنهار طفلان می رود آنقدر او زیباست که روح ارباً اربا از تنش حتی…

محمود کریمی

سلامم به مولا ابالفضل به نور دل و دیده ی آل طاها ابالفضل به شیر و به شمشیر سردار خیبر شکن ماه…

محمود کریمی

راهی میدون جنگی ای علی جان بیا تا ردت کنم از زیر قرآن رفتی ولی مادرت بمیره شمشیر نداری پس من بی…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت