مهمون آسمونی من برای شما میمیرم برا پریشونی موهات آره به خدا میمیرم اگه منو قابل بدونی همسفرت شم امشب یه جا…
خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش میشد که ببافند کمی مویم…
مرا ببخش که از راه شام برگشتم دلم گرفته برادر سلام برگشتم کنار سنگ مزارت غریب برگشتم در آرزوی همین بوی سیب…
تو امام آل پیغمبری دختر فاطمه آینه مادری تو تمام ساقی کوثری دختر مرتضی معجزه حیدری الله اکبر چه صبر و نیرویی…
این روزای آخر پیرو خمیدم کرد ای هستی زینب دوریت شهیدم کرد با دستای بسته از کربلا رفتم پاشو بپرس از من…
اگرچه پای فراق تو پیر تر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله شمعی اسیر سوسویم رسیده ام سر خاکت…
سلام من به تو ای معنی سلام ایشالله با شما امشب راهی کربلام حسینیه ات کجاست آقا ای صاحب عزا بیا یا…
نفس به سینه من در شماره افتاده دلم شبیه خیمه در شراره افتاده لبام جون نداره چشام جون نداره غمم درمون نداره…