تویی که صاحب زمانی و این شب ها شب مناجات تو خوشا به حال اونایی که این شب ها میان ملاقات تو…
این جمعه هم گذشت و تو اما نیامدی پایان خوب قصه ی دنیا نیامدی مانده است دل اسیر هزاران سوال سخت ای…
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل بدون تو شادی…
میون تموم دنیا دل من اسیره یاره به خدا غیر تو اقا این گدا کسی نداره غیر خونه ارباب دیگه من جایی…
این جوان کیست که در قبضه او طوفان است اسمان زیر سم مرکب او حیران است پنجه در پنجه اتش بکند گاه…
آن دم که آفتاب عمرت غروب می کرد دیدم که جان من نیز از غم به لب رسیده دیدی برادر من تا…
شکستند دل مهر عالم آرا را چرا اثر نکند بر دل عدو آهی که آب کرده دل سخت سنگ خارا را پس…
شهید علقمه واویلا واویلا عزیز فاطمه واویلا واویلا ابوفاضل مدد واویلا واویلا گل ام البنین واویلا واویلا شده قطع الیمین واویلا واویلا…