در دل شهری سرد در دل شام غریب گوشه کوچه کی از غم و اندوه بزرگ باغ ویرانی بود کنج این ویرانه…
سینه سوزان دیده گریان از بانوی حرم شد میکشم اه خیمه شاه در کربلا علم شد واویلتا واویلا اسمان ها گشته غوغا…
زمین پر شرر است زمان نوحه گر است ای وای ای وای حسین حسین ببین بیرق عزای حسین توی کربلا پیچیده صدای…
کیست اینجا که نیمه جانم کرد از همین ابتدا کمانم کرد وای از این سرزمین بیا برگرد نخل ها را ببین بیا…
تو کاروانی که تو صحرا وایساده دل یه خواهر یه دفه شور افتاده با این که ذکر لب اون و ان یکاده…
گرد و خاکی میان صحرا بود کاروانی ز دور پیدا بود کاروانی ز ال ابراهیم کاروانی که ایل دریا بود کعبه هایی…
مردی غریب و تنها تو کوچه ها سر گردونه آروم نداره اما دوباره قران میخونه اوج خستگی توی صداشه غربت علی توی…
دیده به تیر دوختم ابی عبدالله تا مگر از دعای تو ابی عبد الله تو نگه افکنی و من ابی عبد الله…