زائر الحسینه هر کی چشمش توی روضه تر شه من زار اباعبدالله زار الله فی عرشه جان بلا دیده منم گریه خندیده…
رفتن یاران داد از غم تنهایی رفت است از دست پایان شکیبایی رفتن ماندن لطف انچه تو اندیشی شمشیر یا مشک حکم…
صدام میلرزه اینجوری دیدم تو رو دست و پام میلرزه میون خیمه تن بچه هام میلرزه صدام میلرزه کی ریخته جسم پاکتو…
کنار خیمه ها میزد قدم با عزت و هیبت مباد آنکه نسیمی بی اجازه رد شود از لا به لای خیمه ناموس…
قربان تو و محکمه عذر پذیرت قربان تو و لطف و مبرات کثیرت ای حجت حق درگذر از بنده زارت حالا که…
نوکریت از سرمم زیاده میزنم حرفمو صاف و ساده موقع خدافضی یه عمره میبرم اسمتو بی اراده من به هیچ صراطی جز…
گرد و غبارا نشست حسین بالا سر جوون لیلا نشست فَصاحَ سَبعَ مَرات ولدی باباتو کشتی با دست و پا زدنات ولدی…
صوت قرآن ملیحی در حرم پیچیده بود و زمان بعد از علی این لحن را نشنیده بود معجزه یعنی همین که سوره…
به کی اعتماد کنم خودت بگو منمو و تو و هزار تا آرزو حرف مرگ و زندگیمون وسطه زندگی من بساط روضته…
با سر به میدان آمده پرپر به میدان امده الله اکبر حضرت اصغر به میدان آمده این کیست این این اکبر ثانیست…
نبار بارون که من بارونم امشب پریشونم پریشون خونم امشب بیا آقا بیا دورت بگردم به دنبال تو سرگردونم امشب تو این…
لحظه هاى اذان مغرب بود تازه باریده بود باران هم داشت از مسجد محله مان پخش میشد صداى قرآن هم مسجدى ها…