حیدر آیینه دار زهرا بود هر نفس بی قرار زهرا بود خانه ی ساده و گِلین علی جنت و نوبهار زهرا بود…
دشمن بداند سخنانش محکوم است دنیا بفهمد که حقیقت معلوم است حق با علی بوده و هست اما صدحیف مولا هنوز هم…
گریه کردی پسرم من بمیرم تو دیگه مَردی پسرم حسنم گریه نکن دنبال گوشواره نگردی پسرم چیزی نشده فقط یه کم خاکی…
وقتی روبرو ضریحت ایستادیم یاد خاطرات مشهد افتادیم کربلا مدینه کاظمین رفتیم با سلامی که به محضرت دادیم سلامِ خدا بر تو…
شب میلاد امامی مهربونه بانی امشب خوده صاحب زمونه بیا و یه جوری نوکری کن آقا اسمتو تو لیست زائراش بخونه شب…
عالم و آدم میگیرن همگی دم صَلِ عَلی نَبیُنا حضرت خاتم اومده دلبر برا حضرت حیدر گل بریزید پای قدم های پیمبر…
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار صد و بیست سال نوکر شما باشم لحظه مرگم تو…
رفتند یاران داد از غم تنهایی رفته است از دست پایان شکیبایی رفتن ماندن لطف آنچه تو اندیشی شمشیر یا مشک حکم…