سلام حضرت مادر فدای درد و غمت چه گریه ها که نکردم برای عمر کمت همیشه سهم گدای تو شادمانی بود فدای…
چه گنبد طلایی چه صحن با صفایی بقیع چقدر شلوغه عجب برو بیایی چه نماز جماعتی چه شکوه و قیامتی توی صحن…
مادر به فدای تو ای مادر بی حرم مادر یه بارم که شده صدام کن پسرم مادر مادر به پره چادرت گره…
دوباره بادیه رنگ جنون گرفته به خویش دم طلوع افق رنگ خون گرفته به خویش دوباره باز به عالم اگر چه تابیده…
هوای این خونه مثه زمستونه پا به پای چشمات سجاده ات گریونه چادرو سر کردی نگاه به در کردی حال و روزت…
دلم شکسته و دوباره زائر مدینه ام تو مسجد النبی خودم رو دارم میبینم بال ملائکه فرش پای اهل علمه به پای…
سر و جانم باد فدای حیدر رجز میخوانم شبیه مادر روحی لروحک الفدا مولانا علی نفسی لنفسک الوقا مولانا علی گفتم میان…
یه آدمایی هستن توی این دنیا که چشماشون یه اقیانوس آرومه یه آدمایی که حقیقت هستی تو عمق چشماشون همیشه معلومه چشماشون…