مرده رو زنده میکنه خانوم سه ساله ی حسین حاتمو بنده میکنه خانوم سه ساله ی حسین اعجاز یعنی دستای همین خانوم…
دلم یه شونه واسه گریه میخواد میشه یه کم کنار من بشینی میشه یه خورده من تو رو ببینم میشه یه خورده…
چه خبر شده بدنت به دست شمر مختصر شده چه کنم حسین این شرور بی حیا خیلی شر شده شمر وقاحت داره…
توی میدون میره شونه به شونه با حسین زینب زینب همه محو خطبه ای که میخونه با حسین زینب زینب تنها اسمی…
خدا با تموم سلیقش انگار تو رو کشیده امضای اثر ماهش شده ابروی کشیده ممنون خداوندم ابالفضل آفریده عجب هنری خلق کرده…
من کربلایی ام یعنی جیره خوره ابوفاضل دستم تو دستشه آخه دستش پره ابوفاضل وطنم کربلاست چون آخر قدم زدنم کربلاست وطنم…
ازل علی ابد علی شیر علی اسد علی پیغمبر تو سختیا از تو گرفت مدد علی حرز زهرا جوشن علیه پیراهنش کفن…
تنها بین قتلگات اومدم دیدم سمت خیمه وامونده چشات اومدم دنبال غبار خاک دست و پات اومدم زیر نیزه بودی دنبال صدات…