پرستوی علی چرا غم تو چشات فراوونه چرا تو هجده سالگی فاطمه قدت کمونه شب عروسی یادته مادرِ خوب مجتبی بابات میگفت…
دل ما به نام خون خداست سند مستندش کربلاست سند مستندش اشک ماست تو گریه ها میخونیم با شور و مستی همه…
مرو مادر حضرت زهرا مدینه شد محشر کبری به پشت در گشته است غوغا بمیرم وای دست و پا میزد به پیش…
صدام به تو میرسه صدات میرسه به من حسین جلو مادرم بسه دست و پا نزن از تل زینبیه رسیدم که وای…
عالم همه قطره و تویی دریا یا اباعبدالله شیعه شده گبر و جودی و ترسا با اباعبدالله اباعبدالله روضه خوان تو الله…
تربتت حسین علاج ما نور روضه هات سراج ما لطف تو همیشه ی خدا ماورای احتیاج ما نوکریت تموم حاصلم عکس گنبدت…
خیلی آرومه قلب پر درد بی بی معصومه بی کس و تنهاست خیلی مظلومه تموم کارش دیگه معلومه خیلی آرومه چشماش خیره…
آسمون چشای من ابر بهاره اسیر روضه های یاره ز داغ معصومه میباره اشک چشمم روون شده به روی گونه بازم داره…