حسین سیب سرخی

عشق بنی هاشم سیدنا قاسم میرود به میدان همچو شیر غران ای جان ای جان ای جان ای جان سر ازرقو میزنه…

با دل خسته ی غمزده دلی که از عشق تو دم زده با تو خدا تقدیرمو رقم زده ای دلبر دلخواهم روشنی…

شکر خدا حسین که سینه زن شدم سینه زنه غمِ شاه بی کفن شدم از روزی که تو این راه گفتم اباعبدالله…

سلام علی ساقی عزیز دل عشاقی تو سلطان و نوکری منم به قوت خودش باقی من اسیر پرچم تو ام و دل…

خسته ام از رفتار دنیا سر به سرم میذاره دنیا همیشه اینجوری نبوده بالا و پایین داره دنیا همه میگن پاتم ولی…

جون ناقابل بچه هام فدات قربون ترکهای روی لبات میمیرم نگو که بی کسی حسین میلرزه دلم از این غم نگات من…

مهموما اشهد انک قُتِلتَ مظلوما عریانا اشهد انک قُتِلتَ عطشانا نگران بودی تو نه فکر تیغ و نیزه و سنان بودی فکر…

اومدی دنیا تا بی سامونت باشم سرگردونت باشم تو لیلا باشی و من مجنونت باشم مجنونم اگه تو لیلا باشی من خاکم…