حسین سیب سرخی

حک شده روی قلب من نام شیر گردگار لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار علی علی علی مولا عاشق دیار نجفم…

اگه این حرفمو گوش کنی رفیق بردی بی معطلی اگه یه روز زمین خوردی بگو علی بگو علی بگو علی شک نکن…

کوفیا رو ببین همه خیره سرن چی مگه از بدنت مونده بخوان ببرن زن و بچت تو بیابون همه بی سپرن بی…

مظهر ادب حیدری نسب جونم به فدای تو عقیلة العرب لشکر عدو در تاب و تبه کل کوفه محو خطبه های زینبه…

وقت لرزیدنه پایه های منبره این که خطبه میخونه مگه پیمبره به شک انداخته دل تموم عالمو نمیدونه کسی زینبه یا حیدره…

غمی بزرگ در دلم مرا عذاب میدهد تو را صدا که میزنم سنان جواب میدهد برای بار اول است خود سوار میشوم…

سرمو گرم تو کردم تا اینکه از گناه دور شم نیومدم برا شهرت بذا که با تو محشور شم واسه طی فیض…

نوشته خدا رو قلبم امیری حسین تویی که همش دستم رو میگیری حسین همه اگه رفتن اما تو از پیش من نمیری…