دست هايت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاري دلش راضي به اين اسلام شد دست هايت را گرفت و…
اول مجلس به نام دلبر دلخواه خالق خورشید و ماه حضرت الله ای دل آگاه راه همین است همین است همین راه…
می آید ای دل منزل به منزل از دل صحرا کاروان دل کاروان آرام قدری آهسته ناقه زینب در گل نشسته سالار…
برادر نمانده مرا جان به پیکر یا حسین اگر چه زدم لطمه بر روی خود علم را گرفتم به بازوی خود اگر…
چشم ها قبله گاه دریا شد صف مژگان دوست تا وا شد همه دیدند خیل مژگان را چشم خیمه پر از تماشا…
علمدار علم را به دوشت نگهدار یا ابالفضل منم جزو آن کشتگان غمت سر ما فدای تو و مقدمت الا از ازل…
به میدان کنون اکبر آمد دوباره علی خیبر آمد یا علی همه مانده اند او علی اکبر است و یا این که…
رسیده است سرباز آخر شده نوبت رزم اصغر یا حسین دل عالمی گشته بیچاره ات دل ما دخیل به گهواره ات غریبی…