خدا میخواست چشم او فقط عین الیقین باشد خدا میخواست دست او فقط حبل المتین باشد خدا میخواست تیغ او میان کفر…
میزنم ساغر از می کوثر کل بکشین اومد دوباره خوده پیغمبر شادی اورده غصه رو برده من به گمونم طاق کسری باز…
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری مرتضی باید بسازد ذوالفقار…
میزنم باده امشب آزاده دل عاشقای کشور ما چقدر شاده بزنید لبخند دود کنید اسپند دوماد ایرونیا شده صاحب فرزند اومده ولیعهد…
پر می کنیم از می گلوی باده ها را تا مست باشیم انتهای جاده ها را بعد از دو رکعت عشق بازی…
ساقی میی بده که مرا زیر و رو کند بویش ز دور کار هزاران سبو کند داند خدا که خوردن این می…
دل از شادی میشه لبالب اخه شاه عالم بابا شد امشب همه دارن دور علی میگردن ببین اومد قنداقش دست زینب دلبر…
ساقی قدحی باز مرا جام نیاز است سر ریز کن این باده که تا صبح دراز است امشب شب بزم و کَرَمِ…