این لشکر سپاه عشقه جان بر کف به راه عشقه پیراهن سیاه روضه سلاح عشقه وای حرم ال الله وطن من وای…
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان ازادم تا شدم حلقه به گوش در میخانه…
دستم رو بگیر و راهی حرم کن بیچاره که بودم بیچاره ترم کن پای عشق حسین هر کی سینه زنه رفته کرب…
امشب فضای دل بوی ماتم میده انگار یکی بازم دستم پرچم میده بازم عزا داران نسل سادات حال بکاء داره بازم چشمات…
شیخ می آید حرم گمراه می آید حرم با تمام زائرانش راه می آید حرم هیچ فرقی نیست بین زائرانش چون که…
نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده تاجری دل خسته هم از سبزه میدان آمده دسته ای از سینه زن های اصیل…
تو بستر به سختی نفس میکشی تو این لحظه ها شکل مادر شدی الان خوب حس میکنم واسه چی تو زهرای موسی…
زهرا که جلال او جلال الله است مرآت محمدُ رسول الله است او را به کسی قیاس نتوان تنها هم رتبه او…