متن شعر نوکرا زائرا جامون خالی این شبا سامرا این همه فاصله داریم از تو ما گداها چرا تموم زندگیم فدای سامرا…
متن شعر ای دوای دردام یابن الحسن کجایی ای تموم دنیام یابن الحسن کجایی دستمو گرفته محبتت همیشه زندگی بدون تو زندگی…
امام رضای مهربون خودم منو بشناس از زبون خودم دیونت شدم با نون بابام میمیرم برات به جون خودم شاه خراسانی و…
ببین دربار سلطان را ببین آیینه بندان را میان اشک زائرها ببین لبهای خندان را یکی با حالت محزون یکی دیوانه و…
انی تارکم فیکم الثقلین قرآن و علی کوثر و حسنین سر و دندونمو شکستین دلمو نشکنید توی گلخونه شاخه های گلمو نشکنید…
حسن جلوه جلوه جلی خورشید منجلی شمشیر صیقلی تالی تِلوِ علی حسن نام پر طنطنه چشم با هیمنه آوای مأذنه جان و…
بریدم از جان و از جهان دل زدم دلم را به نام حیدر فرو نیارم به بنده ای سر منم غلام غلام…
همینجوری که گریه میکنه برای مادرش سفره میندازه برای نوکرش میبینه خیلی گریه میکنیم برای مادرش میگیره دستای ما رو آخرش کریم…