کاخ ستم میلرزد تبر به دوش می آید دختر ابراهیم بت شکن جبرائیل میخواند چه پر خروش می آید جلوه ی فتاح…
همسفر من نگاه کن از غم ایام خمیدم بعد چهل روز برادر از سفر شام رسیدم توی کوچه و بازار چقدر زمین…
الگوی حجاب و مظهر ادبم من فاطمه خصلت هاشمی نسبم من یک تنه لشکرم تو این عالم من عقیلة العربم خواهر علمدارم…
اسیری ام رسالتم یا حسین یا حسین بیا ببین صلابتم یا حسین یا حسین نور الهی باشد حجابم هنگام خطبه ابوترابم جانم…
دوباره دین به خطر افتاد دوباره فاطمه رفت منبر اونا که حیدرو میشناختن میگن دوباره اومد حیدر با جنم با وقار زینب…
نگو که این روزاست همون روزای آخر نذار بشه زمان بوسیدن حنجر بوی جدایی میبره زینبو از حال دلشوره میندازه منو اون…