ای حُسن مقطع و مطلع هر غزل قاسم ابن الحسن مضمون بی بدل ما گدای توییم خاک پای توییم نوکر نوکرت بوده…
وارث شاه کرمم ای عمو ای عمو یوسف اهل کرمم ای عمو ای عمو نوشیده ام از جام شهادت مردن برایت باشد…
دیگه دل موندن نداری دارم از چشات میخونم قربون رگ غیرتت شم پهلوون نوجوونم من خودم بزرگت کردم میدونم که دشمنای دینو…
ماشاالله نوجوان حیدری کربلا ماشاالله یادگار با وقار مجتبی ماشاالله پهلوون جلوه ی ابوتراب ماشاالله قاسم ابن الحسن ابن مرتضی بدانید که…
دیگه میدونی چیکار باید کرد برو تو میدون ماشالله ای مرد بزرگشون اونه که اون گوشه است برو میدون با جنازش برگرد…
حسن حسن رو لباشه داره میزنه به لشکر حسین حسین نفساشه ایوالله شیر دلاور حسن حسن میگه حسین حسین میگه شمشیر میزنه…
ان تنکرونی فانا ابن الحسن اومده تن به تن به مصاف ازرق حالا تو میدون خوده باباش شده با رجزهاش شده بد…
عمو جون من قربونت عمو دنیام سرگردونت عمو قربون زلفای پریشونت عمو ببین منم که عازم شدم شدم شراره های تیغ دودم…
گریه گریه گریه پشت این مسافره دیگه قرآن بیارید براش که زائره نامه ای آورده از حسن برا عمو حرف نامه اینه…