عزیزم نشد قسمتت تا به دنیا بیای با خنده به آغوش زهرا بیای به مسمار میگم اون روزی پشت در چی میشد…
لالا لالا لالا لالا محسن جان لالا لالا محسن جان نشد مادر روتو ببینم تو رو از من گرفتن غریبونه جون دادی…
قرار بود حسن برادرت شه قرار بود تو هم شاه کرم شی قرار بود تو کربلا بجنگی قرار بود علمدار حرم شی…
تو هم تا نفس داشتی سوختی تو هم پشت در پا به پام اومدی ولی آرزو داشتم لااقل میموندی و مادر صدام…
ای محسنم تو اولین فدایی حیدر شدی شش ماه ِ که تو مونس تنهایی مادر شدی ای غنچه نشکفته ام تو پژمرده…