غروب و اشک و آه به سمت قتلگاه نگاه زینبه بریده شد سرت رگای حنجرت چه نامرتبه غریب کربلا به تو کسی…
من از روی نیزه میدیدمت تو دل شب کسی نبود بزنه زانو تا تو بشی سوار مرکب بیچاره زینب سواره بی شکیب…
این دلای بیقرارو برسونید به حرم اشکای گریه کنارو برسونید به حرم دستای سینه زنا رو برسونید به حرم مُرده و زنده…
کرب و بلا دیوونه کرده منو کی میبینم بازم ضریح تو رو آقا نمیبینم توی زندگیم هرچی که میگردم شبیه تو رو…
رسم جهان و عشق و وصالو کاشکی کرب و بلای تو باشم سیصد و شصت و پنج روز سالو کاشکی کرب و…
صحرا به صحرا کو به کو منزل به منزل تو آفتاب نیزه ها من ماه محمل جانم حسین جانم حسین جانم حسین…
با ولای علی با دعای علی حیدری کردی تو کوفه تو به جای علی اقتدار علی افتخار علی کرده خطبه ی تو…
ای که به خشکی لبات دریا توسل میکنه موندم چجوری داغتو دنیا تحمل میکنه سروی که تنها شاهده این برگ ریزونه منم…