رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم نم به خروش آیم…
یا ابالفضل که میگم عشقو از سر میگیرم یا ابالفضل که میگم دلمو زر میگیرم یا ابالفضل که میگم به حرم پر…
نه مشکی مانده برای تو نه دستی ابالفضل چرا چشماتو به روی من بستی ابالفضل فقط تو صاحب علمی برخیز عباس پناه…
چه کرده اند با جسم تو دو چشم من نداره سو پاشو علیِ اکبرم برای من اذان بگو بالابلند کربلا قامت تو…
میخری هر کیو که بگه توی عمرش یه دفعه حسین کربلا قسمتمون بکن اربعین و عرفه حسین میبینی دنیامو خواهش دستامو عمریه…
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه…
ای که به عشقت اسیر خیل جوانان همه که نسبت میرسد به علی و فاطمه خاک سرِ کوی تو زنده کند مرده…
ملک الموت بود شمشیرم مدد از شیر خدا میگیرم پسر حضرت زهرا هستم ذوالفقار پدرم در دستم اَنَا ابنُ الحِیدَر اَنَا ابنُ…