باورت میشد ببینی خواهرت را یک زمان دست بسته مو پریشان مو کَنان مویه کُنان باورت میشد ببینی دختر خورشید را کوچه…
خوشگلی و مه جبینی مایه فخر زمینی پهلوون پهلوونا پسر ام البنینی پسرم تو نور عینی پادشاه عالمینی اما یادت باشه مادر…
دل دریا رو خون کردی تو ای سقای تشنه دیگه من روضه میخونم وای لبهای تشنه بمیرم علم افتاد رو زمین خواهرم…
گرفتارم گرفتارم ابالفضل گره افتاده در کارم ابالفضل دعایی کن دوباره چند وقتیست هوای کربلا دارم ابالفضل *** تمام کربلا در خون…
پهلوان عرب شهریار عجم قمر بنی هاشم افتخار حرم اقتدارو نگاه زلف یارو نگاه شیر شکارو نگاه سجده کردن دشمن به ذوالفقارو…
یکی با نیزه میزد بر گلویت یکی بر خون کشیده تار مویت یکی میزد لگد بر ماه رویت ندیدند مادرت را روبرویت…
در سینه آتش غم تو کم نمی شود جز زیر بار عشق تو سر خم نمی شود یک سال صبح و شب…
ساقیا منو می ناب تو قبطه میخورن شهدا به تو همه اولیا همه انبیا همه تشنه مشک آب تو هم باب المرادی…
چه کرده اند با جسم تو دو چشم من نداره سو پاشو علی اکبرم برای من اذان بگو بالا بلند کربلا قامت…
بنویسید شدم پیر اباعبدالله نوکری پیر به تعبیر اباعبدالله بنویسید که از کودکی ام تا حالا بوده ام پای به زنجیر اباعبدالله…
بست بر روی سر عمامه پیغمبر را رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را من به مهمانی تان سوی شما آمده ام…
سلام علی شاه شیب الخضیب حسین غریب ز زین بر زمین خورده خد التریب حسین غریب نوای لب زینب امن یجیب حسین…