زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم شب قدری چقدر ریخته مهمان به سرم رحمت واسعه اش از همه سو میریزد…
بنبی عربی و رسول مدنی لذتی نیست گوارا تر از این سینه زنی خواستم گریه کنم چون زنه کودک مرده آمد از…
نوشته شده در عرش خدا با قلم حیدر کرار خدا خلق نموده است زمین را و زمان را ز غبار قدم حیدر…
تو آقای عالمینی به زهرا نور دو عینی قیامت مشکل گشای عزاداران حسینی علی جان مرا حاجت روا کن شب قدر برای…
ای که همشیره شیرانی تو وارث دلیر مردانی تو بانی مجلس قرآنی تو قاری اسم حسین جانی تو اسم تو شور قیامت…
حقا که حقیقتا علی حق باشد حق است علی ز حق و بر حق باشد دیدیم خطی به دفتر لم یزلی حق…
بابا حیدر برا رفتن شد آماده شده خونی تو مسجد مُهر و سجاده بابا حیدر داره از پیشمون میره تو دستای یتیما…
ابتا علی نمیذاره عشق تو برم خطا علی ابتا علی بی تو بن بسته ته رفاقتا علی ابتا علی حیدری شدم به…