از دست تو خوردم نمک دینم با تو خورده محک میخونم تا دنیا دنیاست یا لیتنا کنا معک ای برتر از خیال…
علمت یعنی پناه حرمت یعنی بهشت باید اسم رو فقط به روی تربت نوشت تو دلآرام من تب ایام من نفس راحت…
تصور کن تو همین لحظه که زیر این علم هستی ببینی مهمون شاه با کرم هستی تو حرم هستی تصور کن یه…
از وقتی شدی آقای خودم از عشق کربلات دیوونه شدم ابی عبدالله دل و دین و دنیامه کرب و بلا ابی عبدالله…
این جان مرا به عشق جانان بردند از روز ازل بی سر و سامان بردند گویند چرا تو دل به ایشان دادی…
تا که از عشق حسین نغمه دل سر دادم هر چه آموخته بودم همه رفت از یادم بجز از سینه زنی لطمه…
نفس بده نوا بده جنون بده بگم حسین دلم گرفته از همه توون بده بگم حسین بگم حسین همه غمها یادم میره…
ممنونم اگه بدی به من یکی دو بار دیگه تو فرصت من که جز شما کسی رو ندارم تو این دیار غربت…