فقط برا اون عرقی که توی تکیه ریختم بغلم کن حسین به حرمت اشکی که برا رقیه ریختم بغلم کن حسین فقط…
آن ممکن الوجود پر از واجب الوجود غیر از علی نبود آن مقتدای عالم افتاده در سجود غیر از علی نبود دریای…
اینقده آبرو دارم چیزی ازت بخوام یا نه چیکاره ام بهم بگو به کارِ تو میام یا نه من که همیشه با…
کهنه پیراهنتو تو بغلم میگیرم بوی خونت به مشامم میرسه دلگیرم آخرش یه روزی از غمت حسین میمیرم یادمه یه نانجیب با…
ای صنما جان و تنم آرزوست گرد و غبار وطنم آرزوست خسته ام از دوری تو یا علی درد نجف آمدنم آرزوست…
روضه خون میاره اسم کربلا رو گریه کن دوباره میشه بی قرارو روزه دار میفهمه حال روزه دارو برات بمیرم گرسنه مونده…