چه آرزوها داشتم گفتم میای دنبالم میریم تو شهر شامو به بودنت می بالم سره تو رو طبق سره من رو تنم…
بابا تویی یا خواب میبینم امشب که شام غصه ها سر شد بعد از گذشتن از چهل منزل ویرونه ی ما هم…
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم محرمت بهار منه زمان…
دلت شکسته از این مصیبت امام حاضر سرت سلامت روضه خون تویی گریه کن فاطمه سینه زن منم نوحه خون فاطمه سلام…
ای غم مقدس که باز تو دلم جوونه زدی چقدر بهت محتاج بودم چقدر به موقع اومدی سرِ حالم تو روضه اصلا…
یه قافله امید یه رشته مروارید یه قافله مهتاب تو هاله ی خورشید یه قافله بارون یه قافله دریا داره میاد کم…
این پیراهن هدیه ی معبود بود رخت نبوت در آتش نمرود بود این پیراهن شهره ی آفاق بود بر تن یوسف بود…
یا فارج الهم آه یا کاشف الغم آه شد هَمّ و غَمَّم آه ماه محرم محرم و ناله ی انبیا محرم و…
زیر علمت امن ترین جای جهان است چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است تا سر ما بر سر شانه…
نسیم دلربای ماه ماتم که تو دل حسینیا وزیده نفس گرم مادر مدینه است تو فضای روضه ها دمیده مادر تو حرم…
سر و جانم باد فدای حیدر رجز میخوانم شبیه مادر روحی لروحک الفدا مولانا علی نفسی لنفسک الوقا مولانا علی گفتم میان فتنه ها…
چشم و چراغ زندگی که داری سوسو میزنی ولی برای دلخوشی خونه رو جارو میزنی زهرا نرو از پیشم ای خوشی روزگارم…