سوگند به جلوه ی داور به جان پیمبر سوگند به سوره ی کوثر به حضرت حیدر حق با علیست تا به ابد…
ساعات آخر دارم غم یار زهرای عزیزم مشتاق دیدار من سی ساله که یادمه دنباله من توی کوچه میدویدی من سی ساله…
یه روزی آخرش تو روضه نفسم میگیره بدونِ روضه واسه ی من زندگی دلگیره بی تو از گلوی نوکر آب خوش پایین…
دل من معتکف صحن و سرای علی این حسینیه فقط تحت لَوای علیِ همه ی ارض و سما خاک عبای علیِ سلطان…
پدر آرامش دنیا پدر فرزند اعطینا پدر خونِ خدا اما پسر مجنون پسر لیلا به کم قانع نبود اکبر لبالب گشت از…
باور نمیکنم دیگه ندارمت حرفش رو هم نزن برمو تنها بذارمت مگه میشه تو رو بذارم برم نه اصلاً یعنی تو میگی…
به قولت عمل کن دوباره منو بغل کن که داره کبوترت میمیره بهونتو میگیره به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد…
چی شد داداش سعی و صفای تو به کربلا رسید فقط به تو یه تیکه بوریا رسید طواف پیکرت به نیزه ها…