مهدی میرداماد

امروز نبردی دل دیوانه ز دستم روزی که نه من بودم و دل دل به تو بستم تو باب عنایات خدا بودی…

مهدی میرداماد

میون شلوغی شهر تا دلی دوباره گم شد یادش افتاد که تو هستی پا شد و راهی قم شد رو به روی گنبد…

مهدی میرداماد

و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان…

مهدی میرداماد

ای دختر خورشید ای خواهر دریا زهرا ترین زینب زینب ترین زهرا ماه مقیم قم مهتاب بیت النور در سایه ­سار توست…

مهدی میرداماد

تا کی به تو از دور سلامی برسانم از تو خبری نیست برادر نگرانم در می زند این بار کسی از هیجانم…

مهدی میرداماد

امشب از سمت آسمون داره بارون خیر و برکت می باره عیدی ما از دستای مهدی امشب نابودی استکباره به اسم اسلامه…

مهدی میرداماد

شب های عاشقی رو دوست دارم رویای عاشقی رو دوست دارم من بنده عشاقی هستم پس اقای عاشقی رو دوست  دارم سلام…

مهدی میرداماد

سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی اش ماه را شرمنده خود میکند زیبایی اش میچکد نهج البلاغه از لب پایینی اش میپرد…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
ورود به سایت