من از عاشورا اینو فهمیدم که لبیکم عاشقانه باشه امامم رو تنها نمیگذارم قراری که داشتم سر جاشه ندای هل من ناصر…
نسیم کرب و بلا باز تو کوچه ها پیچیده شمشم عطر حریمت تو هیئتا وزیده میخونه روضه یه مادر با قامتی خمیده…
ماه عزا آمد از راه از راه با پرچم سرخ یا ثار الله ما با همین پرچم روز محشر دور تو میگردیم…
خبر داری تب کردم ای بابا خبر داری پر درم ای بابا خبر داری که گوشواره هام و توی خیمه گم کردم…
نبودی تو بابا ز هر گوشه غم ریخت ببین جای خالیت چه خاکی سرم ریخت با قد خمیده موهام زد سپیده ببین…
گلبانگ ایمان تو پیچیده در کائنات گفتی تو با جان و دل احنی احب الصلاه مدیون خون سرخت راز و نیاز ما…
دلشوره دارم زیاد چی به سر ما میاد اگه فردا بیاد میشه غم ها شروع رو لبامه فقط مکن ای صبح طلوع…
بيا تا صبح بشينيم به پای هم سر بذاريم روي شونه هاي هم تو شهيد ميشي و من اسير ميشم پس بيا…