هر چی بیشتر میگم حسین بیشتر اشکم روون میشه هر چی بیشتر میگم حسین بیشتر دل روضه خون میشه میگم حسین و…
به مشبک ضریح با صفات قسم به همون پرچم گنبد طلات قسم به هوای اسمون کربلات قسم امیدم تویی پناهم تویی دلم…
همیشه جلو چشمای منه غروب غم انگیز کربلا مگه میشه از خاطرم بره سری که زدن روی نیزه ها مگه قتلگاه یادمون…
با دیدن آب گریه میکردی تو با اشک رباب گریه میکردی تو هم بر سر سفره غذا اه کشان هم موقع خواب…
جلوی چشام مصیبتای عاشوراست عزای یوسف زهراست تو اتیش دلم انگار اتیش خیمه ها بر پاست جلوی چشام میبینم این همه ساله…
اگر کشتند چرا آبت ندادند وای چرا ز آن دُرِ نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند وای کفن بر جسم صد…
پیش چشمم تو را سر بریدند دست هایم ولی بی رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق…
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را…