وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می رفت در دل محراب لحظه ی گریه ی اذان شده…
شب قدر آقا دلم بی قراره کسی نیست که من رو تا خیمت بیاره میخوام پا رکابت بمیرم برا تو بگو امشبی…
ای صاحب ذوالفقار ای تنها مرد پیکار ذکر پیغمبر بوده کرار غیر فرار میگن از صف شکن معرکه ها بگو میگم حیدر…
تیر محبت تو را منم نشانه یا علی گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی بار ولایت تو را به دوش دل…
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند من و خیال جدایی از او خدا نکند به آنچه در حق من میکند خوشم…
کی میشه از کعبه خبر بیاد و صدا اذونت بپیچه توی گوشم برای انتقام بریم مدینه کنار تو لباس رزم بپوشم نمیدونم…
بازم شب قدره و بی قراری غلط میخوره رو گونه های خیسم بازم شب قدره و حاجتام و یکی یکی با گریه…
میخوام امشب دوباره یادی کنم از شهدا از اونا که رفتن و پر کشیدن سمت خدا یاد اون شهیدا که با دست…