محمدرضا بذری

دیگه زندگیمون دوام نداره دیگه این خونه احترام نداره بعضیا با غلاماشون میگفتن رسیدید به علی سلام نداره نفسو با غم یار…

محمدرضا بذری

خسته بود آقا داغ سنگین به دلش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها…

محمدرضا بذری

به حالم ببارو ببین روزگارو نکُش ذوالفقارو نرو فاطمه تو تنهام نذارو نرو فاطمه پر از زخمه پهلوت در افتاده بود روت…

محمدرضا بذری

روز و شب گریه شده کارش از پا نمیشینن چشای خون بارش با همین حالت بیمارش فاطمه میگرده دور و بر یارش…

محمدرضا بذری

من ساحل نیاز و تو دریای نعمتی من یک کویر خشک و تو بارونه رحمتی از دره خونت جایی نمیرم یا عُدَتی…

محمدرضا بذری

تو عزا بودم به خدا من دل نگرون مرتضی بودم بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون…

محمدرضا بذری

اونجوری که باید تو رو یاری نکردم بنده ی خوبی نبودم برا تو مولا آبرو دادی آبروداری نکردم وایِ منو وایِ منو…

محمدرضا بذری

سایه لطف تو باشه روی سرم سرمو بالا میگیرم کم بشه این سایه اگه از رو سرم بهتره اصلا بمیرم مادر بهترین…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت