دیگه زندگیمون دوام نداره دیگه این خونه احترام نداره بعضیا با غلاماشون میگفتن رسیدید به علی سلام نداره نفسو با غم یار…
خسته بود آقا داغ سنگین به دلش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها…
به حالم ببارو ببین روزگارو نکُش ذوالفقارو نرو فاطمه تو تنهام نذارو نرو فاطمه پر از زخمه پهلوت در افتاده بود روت…
روز و شب گریه شده کارش از پا نمیشینن چشای خون بارش با همین حالت بیمارش فاطمه میگرده دور و بر یارش…
من ساحل نیاز و تو دریای نعمتی من یک کویر خشک و تو بارونه رحمتی از دره خونت جایی نمیرم یا عُدَتی…
تو عزا بودم به خدا من دل نگرون مرتضی بودم بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون…
اونجوری که باید تو رو یاری نکردم بنده ی خوبی نبودم برا تو مولا آبرو دادی آبروداری نکردم وایِ منو وایِ منو…
سایه لطف تو باشه روی سرم سرمو بالا میگیرم کم بشه این سایه اگه از رو سرم بهتره اصلا بمیرم مادر بهترین…