میباره رو مکه بارونی از اختر محمد اومد محمد اومد کعبه به زمزم گفت شد آمنه مادر محمد اومد محمد اومد ساقی…
تو آسمون دل من سر زده ماه عاشقی میوزه تو هیئت ما دوباره عطر رازقی از آسمونا میریزه ستاره بی حد و…
از آسمون میریزن همه اون ستاره ها که به حرکت در اومدن ملائکه بی تابن دسته دسته دیدن روی پیمبر اومدن چشمه…
السلام علیک ایها العسکری نوکراتو آقا سامرا میبری شب شهادتت جایی جز حرم نمیرم پیرهن سیامو از دست مادرت میگیرم فَلیَبکِ الباکون…
تو حسرت کربلا و مشهد روزام به همین روال گذشته چند وقته ندیدم حرمت رو هر روزش هزار سال گذشته بی حاصلمو…
دل ما پریشونه یا که عید قربونه کربلا پر از خونِ سری رو جدا کردن که سرِ آقامونه خدا روضه میخونه شب…
شام ماتم شده ظرف نصفه روز داداش قدم خم شده دور خیمه ها پر از نامحرم شده شام ماتم شده ای جونم…
می شوم در دامن تو پاکدامان بیشتر کعبه ام دور سرت من را بگردان بیشتر دل همیشه روبروی عشق می آورد دیدن…