کوفه به مسلمت حسین وفا نکرده اسیر کوفیا نشی خدا نکرده نیا به کوفه من دلشکستم از این شهر بد سرشت ای…
بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه می فرستم چه سلامی به اباعبدالله دست بر سینه شدم رو به بیابانم…
با استعانت از اشک علی الدوام حسین شروع میکنم این ماه را به نام حسین دوباره چشمه خونین ز عرش جوشیده تمام…
به خدا بعد ابالفضل علمداری تو چه کسی گفته که در بند گرفتاری تو تو چهل منزل چل تا دره خیبر کندی…
اگرچه از زهر جفا میسوزه از پا تا سرم ولی دلم آتیش گرفت از ناله ی اهل حرم آتیش زدن وقتی به…
شکر خدا توی دلم دارم ولای مرتضی الهی یک روزی بشه جونم فدای مرتضی یه نیمه از قلبم شده همیشه جای مرتضی…
توی ظلمت نور مطلق یا حیدر ذکر پیغمبر شده حق با حیدر یا حیدر میبری دلمو تا کجا علی میرسونی منو تا…
واسم سخته فکرش نباشی کنارم از اون روز که رو تو چشام و گشودم تو هر جا که بودی منم با تو…