محمدرضا بذری

بعد از اون آتیش دود و خاکستر دست به پهلو راه میرفت مادر مینوشت انگار بی وفا مسمار روز مرگشو روی دیوار…

محمدرضا بذری

بانوی ولی شناس زهرای علی شناس ای عفیفه ای دشمن با سقیفه ای خار چشم خلیفه فاطمه ای حزینه اشک تو یاور…

محمدرضا بذری

لذت فاطمیه که میشی با مادرت هم صحبت فاطمیه جوابتو میگیری بی نوبت فاطمیه تو مادر آسمون مادر لیل و نهاری نگام…

محمدرضا بذری

برام سپر شدی تو ازدحام کوچه بود که بی پسر شدی لحظه به لحظه یاس من شکسته تر شدی برام سپر شدی…

محمدرضا بذری

عشق یعنی نوکری کنی و صلت کربلا باشه عشق یعنی کنج روضه بشینی و درد دل کنی عشق یعنی روضه های حسین…

محمدرضا بذری

جواب دعا دعوا شد دره خونمون غوغا شد قیامت شد اون وقتی که دره خونمون بد وا شد منصوره شد مکسوره ضلعها…

محمدرضا بذری

دنیا تو رو از بال و پر انداخته زهرا این در منو به دردسر انداخته زهرا آخر تو رو فکر سفر انداخته…

محمدرضا بذری

چطوری بگم چقدر بدن این مردم زخم دلمو نمک زدن این مردم وقتی مادرم میسوخت میون آتیش برای تماشا اومدن این مردم…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت