کربلایی محمدحسین حدادیان

یه مشک و یه سقا لب خشک دریا یه ماه گرفته تو اغوش زهرا عباس تو موندی و یه مشک پاره مونده…

نبینم الهی که تو بی سپاهی مگه من چی میخوام به غیر از نگاهی ای جان چه لذتی داره تماشات فدای غربت…

کمک کن بتونم رو زانو بلند شم کمک کن بتونم از این کوچه رد شم عمه باید که دستام و بگیری سراغ…

کجایی عزیزم عزیزم کجایی هنوزم برا تو میخونم لالایی لالا بخواب تو آسمون ستاره طناب دستام نمیذاره تو رو بغل کنم دوباره…

عمو جان کجایی رسیدم به رویام خدا حافظ تو میرم پیش بابام حالا فدا سرت که قد کشیدم افتادم و نفس بریدم…

شده نوبت من دارم شوق پرواز هنوز مونده بین سپاهت یه سرباز ای وای از یه طرف صدای مادر از یه طرف…

چه گرد و غباری به پا کردی اکبر چرا مادرم رو صدا کردی اکبر ای وای ببین کنار تو خمیدم زخمای پهلوت…

پیچیده تو صحرا عجب بوی سیبی با گریه میخونم امون از غریبی ای وای قسم به اون شکسته سینه بیا بریم حسین…