کربلایی وحید شکری

دلشوره داری سینه زن از ته دل سینه بزن خیلی میگم از کربلا کربلا خوبه واقعاً به دلت بگو میریم کربلا میریم…

کاش میشد زمان به عقب برگرده ای کاش میشد برگردم به بچگیم کاش میشد دلم مثه قبل عاشق بود و نوکری تنها…

الهی جای التماس دعا بگم قسمت شد میرم کربلا جای گفتنه کربلا لازمم بگم قسمتم شد حرم عازمم رفیقام که باهم تو…

وقتشه دل به دریا بزنی سر به بیابون بزاری قدم بزن تو راه عشق تا اسمتو مجنون بزاری اربعین نزدیکه نکنه جا…

عشق همینه یکی باید بمونه رفتنتونو ببینه کاش یکی هم بگه دردت چیه پا درد و دل من بشینه توی این راه…

چونکه خورشید به پوشاندن او مأمور بود زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود راوی انگار که در شام و…

همه میگفتن چشماش به باباشش رفته طرز نگاهاش به باباش رفته حالت لبهاش به باباش رفته حتی مژه هاش به باباش رفته…

زینت و زیور علی وارث منبر علی دشمنم در وصفت گفته مرحبا دختر علی روی لبها زمزمه زینب ماده شیر فاطمه زینب…