برای رقیه خبر اومده دیگه انتظارش به سر اومده بیا عمه جانم نگاهم بکن که بابای من از سفر اومده بابای مظلومم…
آبت ندادن واقعاً چجوری شادن واقعاً اگه بیان سمت حرم چقدر زیادن واقعاً بابات بریده واقعاً رحمی ندیده واقعاً هنوز نمیشه باورم…
ای خوب من محبوب من میدونی کی قلبش برات میکوبه من ای یار من سالار من میدونی کی یک عمره دوسِت داره…
وقت غم یا خوشحالی بگو علی دست پر دست خالی بگو علی نشونه ی حلالزادگی اینه تو هر وقت و هرحالی بگو…
دوای هر دردی دنیامو زیر و رو کردی گرفتی دستامو آقا تو واقعاً مردی تو واقعاً خوبی تو قلب من تو محبوبی…
صدای اذون غروب نجف تو بارون عشق چه خوبه نجف بی اختیار رفتم سجده دوباره رو به نجف یا حیدر یا حیدر…