فراق کربلا

همیشه توی خوابم صحن و سراتو میبینم یه بوسه خیالی از ضریح تو میچینم پای خواب و خیالم چه طعنه ها که…

کربلای تو قبله گاه منه سرزمین تو و سر پناه منه میدونم اقا همه روضه ها شروع میشه به ساعت کربلا من…

چیزی که میمونه برامون همین ساعت نوکریشه بریم کربلا سالی چند بار دیگه بهتر از این نمیشه چشم کم سومو پر نورش…

از تو روضه تا حرم من میخوام سفر کنم دوست دارم تو حرمت شبمو سحر کنم به ضریحت باشه چشام دقیقا وقت…

سینه زنش ابالفضل گریه کنش ربابه صاحب روضه پسر باباش ابوترابه مستمع کل عالم مهدی روضه خونش روزی سینه زنها با مادر…

میرسه بوی جنان میخونم سینه زنان خدا اسمتو روی دلا نوشته شد برازنده من که تو پرونده من سفر بعدیمو کربلا نوشته…

تا حالا شده دلت بخواد تا عرش اعلا بری تا حالا شده پیاده تا کرب و بلا را بری به روی زمین…

سینه زدن عبادته نشونه ارادته با تو خیالم راحته من نمیگم روایته کار شما سخاوته عادتتم کرامته بهشت به زیر سایته من…