آسمان شاهد کشف حسنی دیگر بود * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 576 بازدید

آسمان شاهد کشف حسنی دیگر بود

نوه فاطمه اما خود پیغمبر بود

پدرش بود خلیل و خود او اسماعیل

گر چه در مرتبه عشق خدا برتر بود

هر کجا پای نهد بوی خوشش می ماند

عطر جا مانده از او یک تنه یک قمصر بود

دست و بازوش قد وقامت و رعنایی او

همه از طایفه ای هست که نام آور بود

گر چه باباش کمی زود سفر کرد عمو

سیزده سال برایش پدر و مادر بود

دشمنش گفت حسن وارد میدان شده است

تا زمانی که رجز خواند در این باور بود

وسط دشت به زیر قدمش گل رویید

چون تجلی هوالاول و الآخر بود

سخنانش همگی بوی بنی هاشم داشت

کربلا منتظر حادثه ای دیگر بود

کوچه ای باز شد و حضرت داماد رسید

سنگ ها نقل سرش سرمه او خنجر بود

او رسیده به اجل تازه عروسش به عسل

وسط دشت چرا حجله آن دختر بود

شاعر: عبدالحسین مخلص آبادی

منبع این شعر عقیق

 

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر