متن اشعار روضه شهادت امام رضا * سید مهدی میرداماد

بازدید: 2533 بازدید

نخل زردم جوانه می خواهم

کفترم آب و دانه می خواهم

بر فراز مناره های حرم

گوشه ای باز لانه می خواهم

روی پر های من بزن مهری

بی نشانم نشانه می خواهم

کفتر خانگی این حرمم

دانه از اهل خانه می خواهم

در کنار رئوف آل عبا

منزلی جاودانه می خواهم

خانه جز این حرم نمی خواهم

پر پرواز هم نمی خواهم

آستان بوس خود خطابم کن

بد حسابم ولی حسابم کن

برکه ی خشکم و گل آلودم

کوثر معرفت گلابم کن

قسمت میدهم به جان جواد

بعد اگر خواستی جوابم کن

من شبیه دعای بی روحم

روح ادعیه مستجابم کن

ای خداوند عشق یا احساس

نظری کن به خاطر عباس

مهربانی که روح احساس

درد من را تو خوب میدانی

 

 

 

روضه

خادما گریه کنون صحنت و جارو میزنن

همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن

یکی بین ازدحام میگه کربلا می خوام

یکی میبنده دخیل بچم مریضه به خدا برام عزیزه به خدا

آقا جان آقا جان آقا جان

شب شیون و شینه شب شور حسینه

دلم پنجر فولاد یا بین الحرمینه

هر کی روش دست بزاری آتیش حرمه اون میشه

گفتی زائرم بشی یا مسافرم بشی

سه جا میام سراغ تو تو قبر میشم چراغ تو

آقا جان آقا جان

شب راز و نیازه آقام آهو نوازه

نگو غرق گناهم حرم رو همه بازه

 

 

روضه

آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا

هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم

آخه جای گنبد سرم و رو خاکا میذارم

اونجا هر کی میپره طایر افلاکی میشه

اینجا هر کی میپره بال و پرش خاکی میشه

اونجا خادما با زائر ا مهربونن

اینجا زائرا رو از کنار قبرا میرونن

تو که هر شب می سوزه صد تا چراغ دور و برت

به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت

 

 

روضه

بیا جوادم برس به دادم

صورت میزارم رو خاک حجره از پا فتادم

گل پسر من آخ جیگر من

از شعله های زهر کین شد پر شراره

با لب تشنه این آخر کاره

روی خاکا غلطیدنم تماشا داره

بیا علی اکبر من روی زانوت بزار سر من

میزنی تو دست و پا من دست و پا گم کرده ام

نه تیغ شمر مرا میکشد نه نیزه ی خولی

زمانه کشت مرا وقتی که داغ تو دیدم

 

 

 

روضه

هم سفر فرشته ها شدم من

زائر مشهد و الرضا شدم من

بسکه دلم عطر اجابت گرفت

مثل قنوت مثل دعا شدم من

با دستایی که رنگ اعجاز داره

طلا نه بلکه کیمیا شدم من

از آب سقا خونه که چشیدم

مثل لاله عباسی وا شدم من

نمیدونم اینجا زائر حضرت

یا زائر خود خدا شدم من

تا که بگم حرف دل خستهم و

با اهل دنیا هم صدا شدم من

امام رضا الهی من فدات شم

فدای تک تک کبوترات شم

دلم دخیل پنجره فولاده

کبوتر ایوون گوهر شاده

خراب عشق آسمونیشم من

بهتر بگم دلم رضا آباده

گنبد زردش همه ی دلارو

راه حاجت گرفتن از آقامون

اینجا فقط یه قسم جواد

دلم می خواد با اشکای زلالم

بگم مثل یه دوست صمیمی ساده

امام رضا الهی من فدات شم

فدای تک تک کبوترات شم

چقدر دلم به اسمش عادت داره

رضا رضا چقدر حلوت داره

خدا گواست پایین پای حضرت

هزار هزار تا دل اقامت داره

با دیدن شکوه صحن و سراش

و ان یکاد جای تلاوت داره

برای جار و زدن رواقش

بال فرشته ها سعادت داره

هر چی میتونی تو حرم دعا کن

دعا تو این حرم اجابت داره

چل چراغاش که داره رنگ الماس

پر حرم از عطر و بوی احساس

جوونه مسزنه توی نگامون

زلال اشک مثل یه غنچه ی یاس

من نشدم اونی که تو می خواستی

ولی شما همونی که دلم خواس

دور و بر سقا خونت به قرآنت

یادم میاد صفای کف و العباس

بگیر برات کرب و بلات و امشب

اگه جایی برات بدن همین جاست

بگو که هر چی ام بگی باز کمه

بگو با اشک چشم با التماس

امام رضا الهی من فدات شم

فدای تک تک کبوترات شم

 

 

روضه

سلام مالک قلبم سلام مظهر هو

سلام فاطمه روی سلام ضامن آهو

سلام حضرت سلطان سلام شمس شموس

سلام مایه ی امید هر دل مایوس

سلام حضرت آقا سلام حضرت مشکل گشا امام رئوف

تمام سلام ای همه ی رافت خدای عطوف

سلام عربی ذات شاه ایرانی

نرفت از نظرت قول مرد سلمانی

سلام ای سحرت از همه شرابی تر

کسی ندیدم آقا ز تو حسابی تر

 

 

 

 

 

روضه

قسمت نشد خواهر کنار پیکرت باشد

بد شد نشد امروز بالای سرت باشد

بد جور داری روی خاک از درد می پیچی

ای وای اگر امروز روز آخرت باشد

حیف از سر تو نیست روی خاک افتاده

باید سرت الان به دست خواهرت باشد

ادامه روضه کریمی-گودال

تا که او بیشتر نفس میزد

بیشتر میزدند زینب را

تیغ ها مانده بین گودال و

با سپر میزدند زینب را

یک نفر در میان گودال و

صد نفر میزدند زینب را

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

مطالعه بیشتر