امشب مدینه خواب راحت کرد مادر * حاج محمود کریمی

بازدید: 1312 بازدید

امشب مدینه خواب راحت کرد مادر

اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر

هر شب فقط پشت تو غیبت کرد مادر

چشم و سر و پهلویم امشب درد دارند

درد تو بر ما هم سِرایت کرد مادر

بابا تو را میشُست دیدم رفت از حال

وقتی به بازوی تو دقت کرد مادر

این زخم سینه عاقبت کار خودش کرد

ما را اسیر این مصیبت کرد مادر

هم اشک هم بابا عرق میریخت اما

حال مرا خیلی رعایت کرد مادر

از چادری که سهم من شد از تو پیداست

آتش فقط از تو عیادت کرد مادر

با آن همه زخمی که خوردی قاتل تو

از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر

آن روز دیدم هفت جایت را شکستند

دیدم مغیره هی جسارت کرد مادر

دست از غلاف خویش قنفذ بر نمیداشت

هی زد تو را غرق جراحت کرد مادر

از بس برایم روضه خواندی از حسینم

چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر

می آید آن روزی که میگویم کجایی

پیراهنش را شمر غارت کرد مادر

بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی

پیشانی او را دو قسمت کرد مادر

بازار شام و حال و روز ما به بازار

عباس را غرق خجالت کرد مادر

عمدا سنان با چند نا مرد یهودی

ما را معطل چند ساعت کرد مادر

شاعر: حسن لطفی

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر