انقدر سر رو تنت بی رمقه * محمدحسین پویانفر

بازدید: 598 بازدید

انقدر سر رو تنت بی رمقه

خطی افتاده به دور گردنت

یه کمه دیگه فقط دووم بیار

بابا قربون تلظی کردنت

امرو(ز) خیلی داغ دیدم پیر شدم

کمرم شکسته و نا ندارم

داغ اکبرو عمو بسه برام

واسه داغت رو دلم جا ندارم

اگه تو بری چجوری بعد تو

نگران غم خواهرت نشم

با یه امیدی تو رو داده بهم

کاشکی شرمنده مادرت نشم

چی شده گریه چرا نمی کنی

خنده هات قلبمو کنده پسرم

گوش تا گوش سر تو جدا شده

سر تو به مویی بنده پسرم

تیر نذاشت یه بار بابا صدام کنی

روی دستم داری بال بال میزنی

آخرین نفر تو رو زدن ولی

اولین ذبیح لشکر منی

گرما صورتت رو سرخ کرده ولی

هنوز از عطش یه کم زردی علی

دست و پا نزن رو دستای بابات

دل آسمونو خون کردی علی

 

 

.
.

شب هفتم محرم ۱۳۹۹ کربلایی محمد حسین پویانفر

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر