بازم قصه یکی بوده و یکی نبوده * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 955 بازدید

بازم قصه یکی بوده و یکی نبوده

بمیره مادر که از تشنگی لبهات کبوده

چشام چه بارونی شده لبات چرا خونی شده

قصه پرزدنت دل اسمون و میسوزونه

نیزه بلند تو دل مادرت و میسوزونه

از میون خیمه ها لالایی برای تو میخونه

اشکام و به پات میریزم راحت بخواب عزیزم

لالایی بهارم لالایی قرارم

لالایی لالایی لالایی لالایی

****

دیگه درد من با لبخند تو درمون نمیشه

رو نیزه ها خنده نکن رباب و شرمنده نکن

یادگار کوچیکت کنار مادر اوارتِ

دستای لرزون من به روی چوب گهوارت ِ

ببین هنوزم لالایی رو لب مادر بی چارت ِ

توی دل این بیابون مادر تو بخوابون

پسرک من کجایی برام بخون لالایی

لالایی لالایی لالایی لالایی

****

گل پرپرم از اغوش من جایی نمیری

شبا که میاد تو رویای مادر جون میگیری

به سینه ام شیر اومده اومد ولی دیر اومده

روی نیزه دل من توی حسرت صدای تو هِ

غصه دلم فقط پریشونی موهای تو هِ

سرت با من ولی تنت روی سینه بابای تو هِ

زندگی برام حرومِ کار مادرت تموم ِ

عزیز دلم کجایی تو اغوش خدایی

لالایی لالایی لالایی لالایی

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

حاج سید مجید بنی فاطمه / شب هفدهم ماه صفر ۱۳۹۶

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net