باورت میشد ببینی خواهرت را یک زمان * حاج رضا هلالی

بازدید: 842 بازدید

باورت میشد ببینی خواهرت را یک زمان

دست بسته مو پریشان مو کَنان مویه کُنان

باورت میشد ببینی دختر خورشید را

کوچه کوچه در کنار سایه نا محرمان

نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی

من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان

چه عجب طشتی برای این سرت آورده اند

ای سر منزل به منزل ای سر یحیی نشان

تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما

چشم ما افتاده بر لب های زیر خیزران

ای تمامی غرور من فدای غیرتت

لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران

این قَدَر قرآن مخوان این چوب ها نا محرم اند

شب بیا ویرانه هر چه خواستی قرآن بخوان

شاعر: علی اکبر لطیفیان

 

شب عاشورا محرم ۱۳۹۹ حاج رضا هلالی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر