برعکس شد زمین به هوا نور میدهد * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 1277 بازدید

بر عکس شد زمین به هوا نور میدهد

کِل میکشد فرشته وسط شور میدهد

از سفره ای که روح الامین سور میدهد

خرما بزن که مزه انگور میدهد

امشب شراب از مِی انگور عسگری است

این سفره­ ولیمه به دستور عسکری است

این حال خوش مباد که یک لحظه بد شود

دستی دراز شد که بنا نیست رد شود

امشب همان شبی است که باید رصد شود

تنها نزن به آب قرار است مَد شود

دریا بلند میشود و ماه میرسد

ماهی به هیات حسن از راه میرسد

وقتی نمک علی است شکر میشود حسن

والشمس اگر علی است قمر میشود حسن

وقتی صدف علی است گهر میشود حسن

هر جا پدر علی است پسر میشود حسن

از حُسن خود دوباره خدا رو نوشت زد

قابش گرفت و سر در باغ بهشت زد

جانم به این ربیع و به ایام شادی اش

نقل است هشتمین خبر بامدادی اش

چون اختصاص داشت به باب المرادی اش

برداشت پرده از رخ دلبند هادی اش

در شرحش از کرامت مازاد مینوشت

کاتب مدام دست مریزاد مینوشت

تا ساق عرش سلطه­ فرمانروایی اش

مهر نماز نقطه­ خود اتکایی اش

ارباب جود سیره­ مشکل گشایی اش

دل چسب ماست کنیه­ ابن الرضایی ­اش

اقبال سائل از کرم افزایی اش بلند

بر دوش حشر پرچم آقایی اش بلند

نطق و بیان حریف سکوتش نمیشود

تبعید ساقط جبروتش نمیشود

جز کربلا دعای قنوتش نمیشود

جز اشک روضه غالب قوتش نمیشود

نشنیدی از علامت اهل یقیق چه گفت

از مومن و زیارت در اربعین چه گفت

ماییم و حرص صحن مطلای سامرا

صلی علیک حضرت والای سامرا

حداقل از عرش معلای سامرا

نان پرت کن برای گداهای سامرا

یک التفات هم شده بر مستمند کن

بنشین کنار ما و بگو و بخند کن

صاحب قرانی و به سوار و پیاده ات

خواهم گذشت از سر خود با اراده ات

هر روز هفته میرود این بنده زاده ات

خدمت کند به خانه ای از خانواده ات

من پا دوی بساط تو ام پنجشنبه ها

جارو کش حیاط تو ام پنجشنبه ها

ای پنجشنبه جمعه ات آیا نمی رسد

این قرن ها غروب به فردا نمی رسد

این بند شعر خوب نشد با نمیرسد

عرض دعای ما که به بالا نمیرسد

دست خودت فقط گره را باز میکند

آخر مگر پسر به پدر ناز می کند؟

شاعر: علی صالحی

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر