داد چشمان تو در کشتن من دست بهم * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 524 بازدید

داد چشمان تو در کشتن من دست بهم

فتنه برخاست چو بنشست دو بد مست بهم

هر یک ابروی تو کافیست پی کشتن من

چه کنم با دو کمان دار که پیوست بهم

شیخ پیمانه شکن توبه به ما تلقین کرد

آه از این توبه و پیمانه که بشکست بهم

عقلم از کار جهان رو به پریشانی داشت

زلف او باز شد و کار مرا بست بهم

مرغ دل زیرک و آزادی از این دام محال

که خم گیسوی او بافته چون شست بهم

دست بردم که کشم تیر غمش را از دل

تیر دیگر زد و بر دوخت دل و دست بهم

هر دو ضد را به فسون جمع توان کرد وصال

غیر آسودگی و عشق که ننشست بهم

شاعر: وصال شیرازی

 

حاج سید مجید بنی فاطمه / شب چهارم ماه صفر ۱۳۹۶

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر