روز و شب گریه شده کارش * حاج محمدرضا بذری

روز و شب گریه شده کارش

از پا نمیشینن چشای خون بارش

با همین حالت بیمارش

فاطمه میگرده دور و بر یارش

لَزِمَتِ الفِراش کبوده مادر دست و پاش

نَحِلَه جِسمُها بعد قصه ی کوچه ها

وَ ذابَ لَحمُها از غریبی های بابا

سه ماهه بی قرارم مادرم توی بستره

ترسم اینه یه وقت از کنار بابا نره

دلیل گریه های مادرم غم حیدره

آه نرو دلم میگیره آه نرو بابا میمیره

****

درداشو هیچکی نمیدونه

غنچه شو سوزوندن پشت دره خونه

مادرم این روزا بی جونه

همش نمازاشو نشسته میخونه

صارَت کَلخَیال قدش شده مثل هلال

یُغشیَ عَلیها هی میره از هوش این روزا

مُعَصَبَةَ الرَأس مادر من دل شکسته است

دیگه بعد از شبی که خونمونو آتیش زدن

به سختی مادره من شونه زد به موهای من

برا دست کبودش گریونن حسین و حسن

آه نرو دلم میگیره آه نرو بابا میمیره

****

شب تا صبح بالا سرش مونده

با چش گریون حسینو خوابونده

جبرئیل روضه براش خونده

با دو سه خط مقتل قلبشو سوزونده

قُتِلَ بِالرِماح میفته بین قتلگاه

قُتِلَ بِالعَصا ضربه میزنن بی هوا

قُتِلَ جائِعا تشنه ذبیحاً بِالقَفا

همش میگه بُنَیَ بمیره مادر برا تو

بمیرم تشنه میشی محل نمیدن صداتو

شبیه خونه ی ما میسوزونن خیمه هاتو

اباعبدالله اباعبدالله

.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۲ فاطمیه دوم ۱۴۰۰ محمدرضا بذری
آرشیو متن اشعار فاطمیه »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.

www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر