سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم * حاج محمود کریمی

بازدید: 717 بازدید

سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم

شرر افتاده به غم خانه جانم چه کنم

بعد تو بی کس و بی یاور و تنها شده ام

رفته از دست برون تاب و توانم چه کنم

روز بر روز تو می نالم و شب بر شب تو

برده طاقت ز کفم اشک روانم چه کنم

مانده ام با که بگویم که چه امد به سرم

عقده دل شده این راز نهانم چه کنم

زندگی مشکل و در سینه نفس تنگ شده

عاجز از گفتن ان مانده زبانم چه کنم

اب از دیده خون بار ببارم شب و روز

که شدی کشته تو ای تازه جوانم چه کنم

رفتی اخر ز برم یار ستم دیده من

همه شب تا به سحر اشک فشانم چه کنم

 

 

 

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر